سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تاریخ : پنج شنبه 88/1/6 | 4:21 عصر | نویسنده : احیاگران عید بزرگ غدیر دولت آباد*قنبر حیدری*

ای معاویه چه کسی کارهای مرا انجام داده و چه کسی انتقام گذشتگان را
غیر از
من از او
گرفته است؟اما تو و پدرت ابوسفیان و برادرت عتبه،کارهائی که در تکذیب محمد
و
نیرنگهایی که با او کردید به درستی می دانم و کاملا از حرکتهایی که در مکه انجام
می دادید
و در کوه حری میخواستید او را بکشید،جمعیت ها را علیه او راه
انداختید،احزاب را تشکیل دادید،پدرت بر
شتر سوار شد و آنان را رهبری کردو محمد
درباره او گفته بود:((خداوند سواره و زمام دار و راننده را
لعنت کند))پدرت سوار و
برادرت زمامدار و تو راننده بودی.


                                                                                                                                 

ای معاویه چه کسی کارهای مرا انجام داده و چه کسی انتقام گذشتگان را
غیر از
من از او
گرفته است؟اما تو و پدرت ابوسفیان و برادرت عتبه،کارهائی که در تکذیب محمد
و
نیرنگهایی که با او کردید به درستی می دانم و کاملا از حرکتهایی که در مکه انجام
می دادید
و در کوه حری میخواستید او را بکشید،جمعیت ها را علیه او راه
انداختید،احزاب را تشکیل دادید،پدرت بر
شتر سوار شد و آنان را رهبری کردو محمد
درباره او گفته بود:((خداوند سواره و زمام دار و راننده را
لعنت کند))پدرت سوار و
برادرت زمامدار و تو راننده بودی.

     مادرت هند
را از خاطرم نبرده ام که
چقدر به غلام سیاه وحشی بخشید تا اینکه خود را از دیدگان
حمزه پنهان کرد و او را که
در سرزمینش((شیر خدا)) مینامیدند با نیزه زد دلش را شکافت و
جگرش را بیرون کشید نزد
مادرت آورد و محمد با سحرش پنداشت که وقتی
جگر حمزه به دهان هند برسد و
بخواهد آن را بجود سنگ سختی خواهد شد،او جگر را از دهان
بیرون انداخت و محمد و
یارانش اورا هند جگرخوار نامیدندونیز سخنان او را در اشعارش
برای دشمنی با محمد و
سربازانش فراموش نکرده ام که چنین سرود:

نحن بنات
طارق
                نمشی علی النمارق

ما دختران
طارقیم که بر روی فرشهای گران
بها راه میرویم

کالدر فی
المخانق
                  و المشک فی
المفارق

به مانند
در در صدف و یا مشک در مشکدان
می باشیم.

ان یقبلوا
نعانق
               او
یدبروا
نفارق

اگر مردان
روی آورند در آغوششان میگیریم
و اگر پشت کنند.

فراق غیر وامق

بدون
ناراحتی از آنها جدا می
شویم.

   زنان
قبیله او در جامه های زرد پر رنگ
چهره ها را گشوده دست و سرهایشان را برهنه و آشکار نموده و
مردم را بر جنگ و پیکار
با محمد تحریک می کردند،شما به دلخواه خود مسلمان نشدید
بلکه در روز فتح مکه با
اکراه و زور تسلیم شده و محمد شما را آزاد شده و زید را
برادر من و عقیل را برادر
علی بن ابیطالب و عمویشان عباس را مثل آنان قرار داد وی از
پدرت چندان دل خوشی
نداشت،هنگامی که ابوسفیان به پیامبر گفت به خدا سوگند ای
پسر ابی کبشه مدینه را پر
از مردان جنگی و اسب و سوار خواهم کرد و بین تو و این
دشمنان جدایی افکنده نمیگذارم
ضرری به تو برسانند،محمد در حالیکه به مردم فهمانید که
سوءباطن او را می داند به او
گفت: ای ابوسفیان خداوند مرا از شر تو نگه دارد و او (محمد)
به مردم گفته بود که بر
این منبر کسی غیر از من و علی و پیروانش از افراد خانواده
اش نباید بالا برود،سحرش
باطل و تلاشش بی نتیجه ماند و ابوبکر بر منبر بالا رفت و
بعد از او من بالارفتم،ای
بنی امیه امیدوارم که شما چوبه های طناب این خیمه برافراشته
باشید بدین جهت ولایت
شام را به تو سپرده و هرگونه تصرف مالکانه را در آن سرزمین
به تو واگذار کرده و تو
را به مردم شناساندم تا با گفتار او درباره شما مخالفت کرده
و از این که او در شعر
و نثر منسجمش گفته بود که جبرئیل از سوی پروردگارم به من
وحی کرده و گفته
است((والشجره
الملعونه فی القرآن)) و پنداشته که مقصود از شجره ملعونه شمائید.باکی
ندارم،او
دشمنی خود را با شما به هنگامی که به حکومت رسید آشکار کرد همانطور که
هاشم و
پسرانش همیشه دشمنان عبد شمس  بودند.




  • گسیختن
  • تازیانه
  • کارت شارژ همراه اول