سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تاریخ : سه شنبه 87/7/9 | 11:56 صبح | نویسنده : احیاگران عید بزرگ غدیر دولت آباد*قنبر حیدری*

مطالبی درباره ی رؤیت هلال

 موضوع رویت هلال ماه های رمضان vو شوال در سال های اخیر از مباحث مهم جامعه ما بوده است و از اهمیت خاصی برخوردار است ، مقاله ای که ملاحظه می فرمایید به این موضوع به طور کلی می پردازد و وضعیت رویت هلال ماه مبارک رمضان را مورد بررسی  قرار می دهد .

با نزدیک شدن ماه مبارک رمضان  راصدین مشتاقانه به دیدار  این هلال می روند . رویت هلال این ماه به خاطر جنبه های دینی و مذهبی آن دو چندان می شود زیرا این ماه به شهر الله  معروف است و مسلمین میهمان خداوند سبحان هستند وشبی در این ماه قرار دارد که خیر من الف شهر است یعنی برتر از هزار ماه است .

تعیین ماه قمری مبتنی بر رویت هلال است و ناظران در آغاز  هر ماه می کوشند تاهلال را رصد نمایند ولی دیدن هلال در اولین شب پس از خارج شدن از محاق کار دشواری است.

ماه شب اول به صورت هلال باریکی در غرب آسمان در نزدیکی افق برای مدت کوتاهی نمایان می شود و رویت پذیری آن به شرایط  متعددی بستگی دارد .

اگر چه ماه تقریباٌ هر 5/29 روز یکبار به دور زمین گردش می کند ولی به خاطر پیچیدگی های مدار آن تعیین دقیق زمان ظاهر شدن هلال بسیار مشکل است علاوه بر آن ممکن است وجودغبار ابر یا محدود بودن افق ناظرسبب شود  تا راصدین نتوانند هلال را به آسانی شکار کنند .

 

اسلام و شمارش ایام<\/h2> بناء اسلام بر سال و ماه قمری است .

خداوند سبحان در آیه کریمه « ان عدة الشهور  عندالله  اثناعشر شهراٌ فی کتاب الله یوم خلق السموات والارض منها اربعه حرم ذلک الدین القیم »   تعداد ماه ها را 12 عدد معرفی نموده است و ترتیب آنها را منوط به خلقت و آفرینش دانسته و همگام با فطرت انسانی دانسته است .

اهل شرع ماه های قمری  را از رویت هلال تا رویت هلال دیگر محاسبه می کنند .بیرونی یکی از منجمین بر این  نظر است که امکان دارد دو ماه پیوسته تمام باشد و تا سه ماه پیوسته ناقص رویت شود ولی صاحب   زیج بهادری پس از محاسبه ای دقیق می نویسد : ممکن است چهار ماه متوالی هر ماه سی روز و سه ماه متوالی هر کدام بیست و نه روز واقع شود .

اهمیت ماه های قمری به این جهت است که بسیاری از اعمال عبادی همچون روزه ، حج و ... با رویت هلال  ارتباط تام دارد و لذا  تاریخ هجری قمری نخستین تاریخی است که مورد استفاده دنیای اسلام ومسلمانان جهان قرارگرفته  و در آن اعیاد و سوگواری های مذهبی به کمال و تمام یاد شده است .

تاریخ هجری  قمری که مبنایش هجرت  پیغمبر اسلام صلی الله علیه و آله ازمکه به مدینه است با ماه محرم  آغاز می شود و با ماه ذی الحجه پایان می پذیرد .

 هلال از منظر قرآن کریم<\/h2> از هلال ماه ، منازل  ماه و ... بارها سخن به میان آورده و ذیل آیات اهدافی را دنبال نموده است .

در آیه  5 سوره  یونس می فرمایند :

« هوالذی جعل الشمس  ضیاء و القمر نوراٌ و قدره منازل لتعلموا عدد السنین  و الحساب ما خلق الله ذلک  الا بالحق »

« او کسی است که خورشید  را روشنایی و ماه را نور قرار داد و برای آن منزلگاه هایی مقدر کرد تا عدد سال ها و حساب کارها را بدانید ، خداوند این را جز به حق نیافریده است .»

معلوم می شودکه از اشکال مختلف ماه در آسمان همچون هلال ، تربیع ، تثلیث ، تسدیس و بدر و سپس  رو به نقصان گذاردن  آن  برای مردم بدون محاسبات  نجومی و رجوع  به اهل خبره امکان پذیر است .

همچنین فرمود « یسئلونک عن الاهله قل هی مواقیت للناس والحج »

« ای پیامبر  در باره هلال های ماه از تو سئوال می کنند ، بگو آنها بیان اوقات برای نظام زندگی مردم و تعیین وقت حج است »

و همچنین فرمود :

« الشمس و القمر بحسبان  »

« یعنی خورشید و ماه بر طبق  حساب منظمی می گردند »

 و بر حرکت زمین گرد خورشید و گردش نجومی ماه دور کره زمین تکیه می نماید و  فرمود

«  والقمر قدرناه منازل حتی عاد کالعرجون القدیم »

 که برای ماه منزل هایی را مقدر فرموده است .

اسباب اختلاف رویت

عوامل ذیل موجب اختلاف رویت می شود:

الف ) اختلاف طول شهرها

هر شهری که طول آن نزدیک تر به مبداء طول ( گرینویچ ) باشد در بسیاری از اوقات رویت در آن بیش از مناطقی است که طول شرقی آنها زیادتر از مبداء مزبور باشد یعنی در بلاد غربی تر امکان رویت بیش از بلاد شرقی است .

ب ) اختلاف عرض شهرها

 دوری بعد معدل النهار  از منظقه البروج و نزدیک شدن به آن در کوتاهی و بلندی شب و روز تاثیر دارد و بنابر این اگر دو شهر در طول و عرض برابر باشند اما یکی  در نیم کره جنوبی  ودیگری در نیم کره شمالی باشد امکان دارد هلال در شهر اول دیده نشود ودر شهر دوم رویت شود. از طرفی بعد ( عرض )  قمر از دایره بروج موثر است .

ج ) اوضاع فلکی

دور و نزدیک بودن ماه به زمین در رویت موثر است لذا امکان رویت در حال حضیض بیش از حال دوری است .

همچنین بعد معدل ( بعد و فاصله غروب ماه پس از غروب خورشید )  فاکتور مهمی است و لذا هر اندازه فاصله غروب ماه زیادتر باشد زمان مکث هلال فوق افق بیشتر است و بهتر می توان رویت نمود .

عناصر دیگری مثل قرآن نیرین ( نزدیکی ماه و خورشید یا به عبارتی در یک راستا قرار گرفتن ماه و خورشید ) و ارتفاع ماه و سن هلال می تواند نقش تعیین کننده ای داشته باشد .

ثبوت هلال<\/h2>

 در این که حلول ماه به رویت و مشاهده هلال ثابت می شود اختلاف و تردیدی وجود ندارد اکثر فقها ، اثبات هلال را به رویت ضروری دین شمرده و اجماع و اتفاق مسلمانان را بر اعتبار آن ثابت دانسته اند . در سیره پیامبر ثابت است که  حضرت به جستجوی هلال می پرداخت و این امر را به عهده داشت .

در احادیث متواتر رویت هلال موجب صوم و فطر داشته شده است.

صحیح  محمدبن مسلم از امام باقر علیه السلام نقل میکندکه حضرت فرمودند : اذا رایتم الهلال  فصوموا و اذ رایتموه فافطروا

با دیدن  هلال روزه بدار و  با دیدن آن روزه بگشا

البته بسیاری از فقها" رویة عن حس" را معتبر می دانند یعنی با چشم غیر مسلح ماه دیده  شود واگر توسط دوربین و تلسکوپ هلال دیده شود آنرا معتبر نمی دانند و اما فقهایی  هم هستندکه رویت با چشم مسلح را در حکم  رویت با چشم غیر مسلح می دانند و هر دو را حجت می دانند .

 پس اگر  دو شخص عادل ادعای رویت هلال نمودند و شهادتشان بر مبنای دلیل و مدرک بود از آنها پذیرفته می شود .

اقوال فقها

گروهی از فقها با بهره گیری از اصول و قواعد علمی بر این نظرندکه ادله نقلی ( آیات و روایات )  دلالت تام  بر لزوم اتحاد آفاق  ( شهرهای نزدیک به هم )  و موضوعیت رویت دارند و نقطه مقابل گروهی دیگر با استفاده از قواعد وادله مزبور معتقدند اتحاد آفاق  لازم نیست و ادله نقلی هم طریق و کاشف از واقع می باشند .

قائلین به اتحاد افق از اطلاقات و عمومات روایات  استفاده نموده اندکه پیامبر اسلام فرمود : صوموا لرویته  وافطروا الرویته یعنی با دیدن ماه روزه بگیرید و با دیدنش افطار کنید پس رویت شرط دخول ماه  است ودیدن هلال موضوعیت دارد . اما گروهی  که رویت را برای همه آفاق معتبر می دانند به دعای وارده در قنوت نماز عید فطر  اشاره کرده اند . در این دعا می خوانیم :

و اسئلک بحق هذاالیوم  الذی جعلته للمسلمین عیدا ، یعنی این عید برای همه مسلمین است .

همچنین لیله القدر ظاهر در این است که این لیله معین دارای احکام مشخص برای جمیع مسلمین است .

این اختلاف میان علمای عامه هم وجود دارد . حنفیها و مالکی ها و حنبلی ها قائل به ثبوت  رویت هلال  برای همه نقاط عالم در صورت رویت در یک نقطه هستند و شافعیه معتقدند اگر افقها مختلف باشند رویت هر ناحیه برای همان ناحیه حجت است .

آن هنگام که ماه رمضان به پایان می رسد عید فطر است . عید ، بازگشت به اصل است ؛  نه بازگشت به زندگی معمولی و دنیوی  که قبلاٌ وجود داشت . چنانچه واژه دیگری که از ریشه  « عادیعود »  می آید ،  واژه معاد است .معاد یعنی  بازگشت نزد پروردگار خود . در واقع عید ، معاد و عود جملگی از یک ریشه اند . رمضان که به پایان می  رسد ، عید است ، یعنی بازگشت به مبدا به تحقق می رسد اگر چه بازگشت به مبدا برای همه ما متحقق نشده  اما به یمن اینکه برای مردان خدا و ذات مقدسی که در هر عصری هستند به تحقق پیوسته ، ما هم به متابعت  از آنها عید می گیریم و این عید ، عید فطر است . فطر مناسبت با فطرت دارد و فطرت ،  فطرت ایمان است . در واقع این عید برای سلامت فطرت  ایمان برگزار می شود .




تاریخ : یکشنبه 87/7/7 | 12:41 صبح | نویسنده : احیاگران عید بزرگ غدیر دولت آباد*قنبر حیدری*

 

توصیف امامت و مقام امام از زبان امام رضا علیه السلام

عبد العزیز بن مسلم می گوید: در شهر مرو همراه امام رضا علیه السلام بودیم ، روزی به مسحد جامع رفتم ، دیدم درباره امامت بحث و گفتگو می کنند ، و سخن از اختلاف نظرهای موجود به میان آمد ، پس از جلسه به خدمت امام رضا علیه السلام رسیده جریان را به عرض رساندم ، حضرت تبسمی کرد و فرمود : عبد العزیز ! مردم جاهلند و در دینشان فریب خورده اند ، خدای عز وجل پیغمبر را قبض روح نکرد جز وقتی که دینش را کامل نمود ، و قرآن را بر او نازل کرد که هر چیز در آن بیان شده ، حلال ، حرام ، حدود و احکام و همه احتیاجات مردم ، چنانکه فرموده : « از هیچ چیز در این کتاب فرو گذار نکردیم.   ( انعام/ 38 )» و در سفر« حجة الوداع » که آخر عمر پیامبر بود این آیه را فرستاد : « امروز دینتان را کامل ساختم و نعمتم را بر شما تمام کردم و راضی شدم که اسلام دین شما باشد.    (مائده/3) »

امر امامت از کمال دین است و پیغمبر در نگذشت مگر وقتی که نشانه های راه دینش را برای امت بیان کرد ، راه ها را روشن ساخت ، امت را به راه راست گماشت ، و علی علیه السلام را به سِمت راهنما و امام برای آنها نصب کرد ، و هیچ یک از نیازمندی های آنها را وا نگذاشت جز اینکه بیان فرمود ، پس هر که تصور کند خدا دینش را ناقص گذاشته کتاب خدا را رد کرده و هر که کتاب خدا را رد کند کافر است . آیا مردم مقام امامت و موقعیت آن را در بین امت می شناسند تا بتوانند انتخاب کنند ؟امامت مقامی است که خداوند ابراهیم خلیل را پس از رتبه پیغمبری و « خلّت » (دوستی ) بدان ممتاز ساخت ، این سومین رتبه و فضیلتی بود که خلیلش را بدان تشرف داد ، و نامش را بر افراشت چنانکه فرمود: « آنگاه که ابراهیم را پروردگارش به کلماتی آزمود ، و چون همه را به پایان رساند فرمود : من تو را امام مردم خواهم ساخت ، حضرت خلیل از خرسندی گفت : از نژادم نیز ؟ فرمود: عهد من به ستمکاران نرسد .» این آیه امامت هر ظالمی را تا قیامت رد کرده ، و این مقام اختصاص به برگزیدگان امت یافت . سپس خداوند آن را ارجمند داشت و در نسل برگزیدگان پاک نهاد ، فرمود :« به او ( یعنی ابراهیم) اسحاق و فرزند زاده اش یعقوب را بخشیدیم ، و همه را شایسته قرار دادیم ، و آنان را امامانی ساختیم که به فرمان ما ( مردم را ) هدایت کنند ، و انجام کارهای نیک و به پا داشتن نماز و پرداختن زکات را به آنها وحی کردیم ، و به عبادت ما پرداختند.» نسل حضرت ابراهیم علیه السلام این مقام را پیوسته قرن به قرن از یکدیگر ارث بردند تا نبوت به پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم رسید و خداوند فرمود: « سزاوارترین مردم به ابراهیم آنها هستند که پیرویش کردند ، و این پیغمبر ، به آنها که ایمان آوردند.» امامت به آنان اختصاص یافت و پیغمبر آن را به عهده علی علیه السلام نهاد ؛ و در نسل بر گزیده او که خداوند علم و ایمانش داده قرتر گرفت ، و خدا درباره آنها فرمود:« آنها که علم و ایمان یافتند ( در پاسخ مجرمان که در قیامت سوگند یاد کنند که ساعتی پیش در دنیا و برزخ درنگ نکردند ) گویند شما در کتاب خدا تا روز رستاخیز که امروز است درنگ کردید ولی از آن خبر نداشتید . » این سنتی است که جاری شده است و خدا آن را تا قیامت در نسل پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم قرار داده ، که پس از محمد پیغمبری نیست. با این وصف چگونه این خلق نادان مقام امامت را به آراء خود انتخاب می کنند؟ امامت مقام انبیاء و میراث اوصیاء است. امامت جانشینی خدا و خلافت پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم و مقام امیرالمؤمنین علیه السلام و جانشینی حسن و حسین علیهما السلام است. امام، زمام و عنان دین، نظام مسلمین، صلاح دنیا و عزت مؤمنین است . امام، ریشه بالنده اسلام، و شاخه سربلند آن است. امام ، متمم و مکمل نماز، زکات، روزه، حج و جهاد است ، مایه وُفور غنیمت و صدقات واجرای حدود و احکام ، و استحکام مرزها و سرحدات است . امام است که حلال خدا را حلال و حرامش را حرام را کند . حدود را اقامه کند ، از دین خداوند دفاع نماید ، و (مردم را) با حکمت و موعظه نیک ، وحجتهای رسا به راه خدا دعوت کند. امام، خورشیدی را ماند که هنگام  دمیدن از گوشه افق ، آنجا که نه دیده تواندش دید و نه دست به دامانش تواند رسید ، اشعه تابناک خود را بر عالم بگسترد. امام، ماه چهارده تابان، چراغ فروزان ، نور طالع ، اختر راهنما در اعماق تیرگیها ، دلیل هدایت ، و نجات بخش از هلاکت است .امام، آتشی بر سر تلِ بلند است ، آن را که گرما خواهد حرارت بخشد، و آن را که گرفتار مهالک شود ، راه بنماید ، هرکه ازآن کناره گیرد نابود شود. امام، ابر بارنده ، باران پیاپی ، آسمان سایه افکن ، زمین گسترده ، چشمه جوشان، برکه و گلزار است.  امام، امینی رفیق ، پدری شفیق ، وبرادری همزاد است ، همانند مادری نیکو کار نسبت به فرزند خردسال است و پناه بندگان است. امام ؛ امین خدا در زمین و در میان خلق است ، بر بندگانش حجت ، و در شهرهایش جانشین است، (مردم را) به خدا خواند و از حریم او دفاع کند. امام، پاک کننده گناهان ، و زداینده عیبهاست، خاصه اش علم و نشانش حلم است ، نظام دین، عزت مسلمین ، خشم منافقین و نابودی کافرین است. امام ، یگانه دوران است ، هیچ کس به پایه او نرسد ، عالَمی همطرازش نباشد، جایگزین و مثل و مانند ندارد، بدون سعی و طلب به فضل خدای وهاب به همه فضائل ممتاز است، چه کسی می تواند به معرفت امام نائل شود ، یا به کنه وصفش رسد؟ هیات ! هیات !در توصیف شأنی از شئون ، یا فضیلتی از فضائل امام ، عقلها گم گشته ، خِردها سر گردان ، مغز ها حیران ، سخنوران فرو مانده ، شاعران خسته ، ادیبان نا توان ، زیان آوران وا مانده ، دانشمندان درمانده و همه به عجز و تقصیر خویش معترفند. با این وصف چگونه توان همه فضائل او را بیان کرد ، یا او را چنانکه هست به نعت آورد ؟ وچگونه کسی تواندجایگزین وی شود، یا از عهده کارش بر آید ؟ و کِی ؟ با اینکه امام چون اختران از دسترس متناولان ، و توصیف واصفان به دور از ، اینان پندارند این مقام در غیر آل پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم یافت شود . به خدا ، نفسشان به آنها دروغ گفته و یاوه سرایی ها ، آرمانهای غلط به آنان داده که پا به نردبانی دشوار نهاده ، و راهی لغزنده در پیش گرفته اند ، که گامهای نا استوارشان آنها را به پرتگاه افکند . همی خواهند آدمی را به آراء خود نصب کنند ، چگونه حق انتخاب دارند با اینکه امام عالمی خالی از جهل ، و سرپرستی خالی از مکر ( و به نقل دیگر مناسبتر ، خالی از ضعف ) . امام معدن نبوت است، در نسب طعنی ندارد و در حسب هاوردی ، نژاد از قریش دارد ، قله از هاشم ، و عترت از پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم، شرف اشراف است و نسل عبد مناف .علمی فزاینده و حلمی به کمال دارد ، در این امر توانا و به سیاست داناست ، در خور ریاست و واجب الاطاعت است ، قائم به امر خدا و خیر خواه بندگان اوست .خداوند پیامبران و اوصیاء انها را توفیق دهد ، استوار سازد ، از علم نهفته و حکمتش چندان به آنها عطا کند که نصیب هیچکس ننماید، علمشان ما فوق همه دانشمندان زمان است ، خداوند فرمود:«آیا آن کسیکه به راه حق هدایت کند برای پیروی شایسته تر است یا آنکه خود را نشناسد جز اینکه هدایتش کنند ؟ شما را چه شده؟ چگونه قضاوت می کنید؟ » ودر قصه طالوت فرموده :«خدا  او را بر شما برگزیده ، و در علم و نیروهای جسمانی فزونی داده ، و خدل ملک خویش به هر که خواهد دهد .» و در حکایت حضرت داود می فرماید :« داود جالوت را کشت و خدا به او پادشاهی و حکمت داد، و آنچه می خواست به وی آموخت .» و به پیغمبرش میفرماید :« خدا کتاب و حکمت را بر تو نازل کرد ، و آنچه را نمیدانستی به تو آموخت ، وفضل خدا بر تو بزرگ است.» و درباره امامان خاندان عترت و نسل پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم می فرماید:« بلکه بر مردم برآنچه خدا از فضلش به آنها عنایت کرده رشگ می برند؟...» ما به آل ابراهیم کتاب و حکمت و ملکی عظیم داده ایم ، اما  مردم برخی به آن ایمان آوردند و برخی سد راه برای اداره امور بندگانش انتخاب کند ، سینه اش را برای این کار بگشاید ، چشمه های حکمت را در قلبش بیندوزد و به زبانش روان سازد ، و از آن پس دیگر در پاسخ هیچ سؤال نماند ، و راهی نادرست نپیماید ، و پیوسته از توفیق و استقامت و تایید برخوردار باشد ، از خطا و لغزش ایمن گردد ، خدا او را بدین فضائل ممتاز سازد ، تا حجت خلق و شاهد بندگانش باشد ، آیا مردم می توانند به چنین کس دست یابند تا او را انتخاب کنند و منتخبشان دارای این اوصاف باشد ؟

(تحف العقول – ابن شعبه حرانی - صفحه 698)




       

  • گسیختن
  • تازیانه
  • کارت شارژ همراه اول